روزنامه نگاری
روزنامهنگاری در ایران
روزنامهنگاری در ایران در ایران تاریخچهای دیرینه دارد شروع این صنعت از درباره شاهان قدیم بودهاست و متضمن اخبار مربوط به دربار و خصوصا شخص پادشاه بودهاست. بنابراین میتوان روزنامهنگاری در ایران را به فصل روزنامهنگاری در باستان و روزنامهنگاری در عصر معاصر تقسیم کرد.کلمه روزنامه در زبان فارسی درای ریشهای قدیمی است و در برخی از کتابهای سدههای نخست اسلامی این واژه با شکل روزنامجه دیده میشود. در دوران فتحعلیشاه، محمدشاه و اوان پادشاهی ناصرالدین شاه، اصطلاح «کاغذ اخبار» مورد استفاده مردم بودهاست ولی به مرور زمان روزنامه به معنای قدیم بکار رفته و اصطلاح «کاغذ اخبار» متروک شدهاست.
روزنامهنگاری در تاریخ معاصر
چاپ نشریات در دوران معاصر در ۱۹۰ سال پیش به وسیلهٔ میرزا صالح شیرازی کازرونی که خود دوره آموزش روزنامهنگاری را در انگلستان گذارنده بود آغاز میشود. گرچه تلاشهای وی نسل پروری در پی نداشت و گسستگی مطبوعاتی موجب گردید تجربه اول دفن چندان طرفدار نداشته باشد. روزنامههای دوره اول با الگوبرداری از روزنامههای خارجی ایرانیزه شده شروع به فعالیت کردند. از نظر شکل روزنامههای نخست به نوعی ادامه صفحهآرایی نسخههای خطی و کتابهای چاپ سنگی بودند تا اینکه ایرانیان فرنگ رفته به ویژه آنهایی که در عثمانی تجربه کار روزنامهنگاری داشتند پس از بازگشت به خدمت «دستگاه انطباعات» درآمدند و تا حدودی محتوا و شکل روزنامهها را دگرگون کردند. با پایان دوره ناصری پایه روزنامهنگاری دولتی لق شد اما روزنامهنگاری خصوصی حرفهای به وجود نیامد.
اولین روزنامه چاپی ایران، در دورهً سلطنت «محمد شاه قاجار» به وسیله «میرزا صالح شیرازی کازرونی» در تهران تأسیس شد. اولین شماره این نشریهً ماهیانه که در دوشنبه بیست و پنجم ماه محرم ۱۲۵۳ قمری (اول ماه مهٔ ۱۸۳۷ م.) منتشر شد فاقد نام بخصوصی بود و به ترجمه از واژهٔ فرنگی Newspaper، کاغذ اخبار نامیده میشد. .در حال حاضر از این روزنامه هیچ نسخه اصیلی دردست نیست و مطالبی که درباره آن نوشته شده، ذکر دقیقی از مدت و دفعات انتشار آن به میان نمیآورد.
ارومیه اولین شهرستانی است که در تاریخ روزنامهنگاری ایران صاحب روزنامه شد. این نشریه که دومین نشریهٔ ایران هم به شمار میرود، به زبان آشوری بود و با نام زاهاریرادی باهارا در سال ۱۲۶۵ هجری قمری (۱۸۴۹ میلادی) آغاز به انتشار کرد.
وقایع اتفاقیه که سومین روزنامه ایران به سبک و شکل امروزی است، از سال سوم پادشاهی ناصرالدینشاه یعنی ۱۱۹۰ هجری قمری زیر نظر میرزا تقیخان امیر نظام آغاز به انتشار کرد. این نشریه که به روزنامهٔ وقایع اتفاقیه مشهور بود، به صورت هفتگی منتشر میشد.
در سال ۱۲۷۷ (قمری) که میرزا ابولحسنخان نقاشباشی ملقب به صنیعالدوله بر انتشرات دولتی و طبع روزنامهنگاری نظارت داشت روزنامهٔ وقایع اتفاقیه پس از ۳ سال انتشار با نام جدید «دولت علیه ایران» شروع به فعالیت کرد. روزنامه دولت علیه ایران، روزنامهای مصور بود که در آن تصاویر بزرگان مملکت، درباریان و شاهزادگان با دقت زیاد به چاپ میرسید. خود این نشریه بعد از مدتی انتشار به روزنامه دولتی تغییر نام داد. انتشار این روزنامه تا سال ۱۳۲۴ (قمری) تحت عنوان ایران ادامه داشت و بعد از مدتی وقفه در سال ۱۳۲۹ (قمری) با نام روزنامه رسمی دولت ایران منتشر گردید.
در سال ۱۲۸۳ هجری قمری روزنامهٔ دیگری به نام روزانه ملتی در تهران انتشار یافت. منظور از واژهٔ «ملتی» نشان دادن تمایز آن روزنامه از روزنامه دولتی بود. نخستین نشریهٔ روزانه (یعنی روزنامه به معنی واقعی کلمه) در ایران به نام خلاصة الحوادث در سال ۱۳۱۶ (قمری) در تهران منتشر شد این روزنامه چهار صفحهای بود و اخبار خبرگزاری رویترز را که به قصد هندوستان مخابره میشد بازمیتاباند.
روزنامههای وطن و طلوع نیز از دیگر روزنامههای مهم منتشر شده تا پیش از مشروطیت اند. روزنامه وطن (La Patrie) که در سال ۱۲۹۳ انتشار یافت، اولین روزنامه ایرانی دوزبانه (فارسی و فرانسه) تهران بوده و همچنین نخستین روزنامهای بود که در تاریخ کشور توقیف شد
بعد از استقرار مشروطیت چهار روزنامه به نامهای مجلس، ندای وطن، حبلالمتین و صبح صادق، هر روز در ایران منتشر میگردید. روزنامهٔ «مجلس» اخبار مجلس شورای ملی را بازمیتاباند و زیر نظر میرزا محمد صادق طباطبائی اداره میشد. درپی خلع محمد علی شاه از سطلنت، روزنامههای متعدد روزانه دیگری نیز در ایران منتشر گردید.
در دوره مشروطیت بیداری افکار عمومی به سرعت و شدت اوج گرفت و روزنامهها نفوذی عظیم و سهم مهمی در تجدید حیات اندیشههای مردم داشتند. از روزنامههای مهم دوره مشروطیت که تأثیر زیادی بر افکار عمومی داشتند میتوان به صور اسرافیل و ایران نو اشاره کرد. در این برهه از تاریخ ایران، مطبوعات به عنوان نمادهای دموکراسی و آزادی نقش بزرگی در گسترش مشروطیت داشتند. درپی اعلام فرمان مشروطیت تعداد و تیراژ مطبوعات افزایش زیادی یافت همانطورکه شمارگان روزنامهٔ مساوات که از جراید مهم و مؤثر انقلاب مشروطه شمرده میشد به ۳ هزار، روزنامه صور اصرافیل به ۵ هزار، روزنامه مجلس به تدریج از ۷ هزار به ۱۰ هزار و روزنامه انجمن ملی به ۵ هزار نسخه رسید. به هنگام صدور فرمان مشروطیت تنها ۲۰ روزنامه و نشریه در ایران منتشر میگردید اما در پی اعلام این فرمان و در مدت زمان مانده از سال ۱۳۲۴ (قمری)، ۹۲ نشریه شامل ۶۴ عنوان در تهران، ۹ عنوان در اصفهان، ۶ عنوان در تبریز، ۴ عنوان در همدان، لاهیجان و ارومیه هر کدام دو عنوان و کرمانشاه، شیراز، مشهد، بندر انزلی و شهر ری هر کدام یک عنوان، منتشر میشد.
در دوره دوم مشروطیت قِطع روزنامههای روزانه بزرگتر شد ولی تیراژ آنها کاهش پیدا کرد مثلا روزنامه استقلال ایران از هشتصد تا هزار نسخه و ایران نو که در آن زمان کثیرالانتشارترین روزنامه ایران محسوب میشد بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نسخه تیراژ داشت، کاهش این تیراژ را میتوان در توسعه فقر عمومی به علت حوادث ناگوار در آن مقطع دانست در این دوره معمولاً چندین نفر یک شماره از روزنامه را به شراکت میخرید و با هم مطالعه میکردند.
اولینها در صنعت روزنامهنگاری در ایران
اولین نشریه به زبان خارجی روزنامه وطن بود. از این روزنامهٔ دو زبانهٔ فارسی-فرانسوی، فقط یک شماره در سال ۱۲۹۳ (قمری) (۱۸۷۵ میلادی) به مدیریت بارون لوئی دونورما بلژیکی منتشر گردید. لوئی دونورما در سال ۱۲۹۲ به همراه ناصرالدین شاه از فرانسه به تهران آمده بود و چون در اولین شماره از روزنامه مقالهای در مورد آزادی نوشت به دستور شاه روزنامه تعطیل و لوئی دونورما نیز از ایران اخراج شد.
اولین روزنامهای که از طرف زنان در ایران منتشر شد دانش نام داشت و در سال ۱۳۲۸ (قمری) توسط همسر میرزا حسینخان کحال انتشار مییافت. این نشریه از ۱۰ رمضان ۱۳۲۸ ق. تا ۲۷ رجب ۱۳۲۹ ق. در تهران منتشر میشد. دانش هفتهای یک بار و در هشت صفحه با قطع رحلی و چاپ سربی چاپ میشد و علاوه بر ایران در سایر کشورها هم منتشر میشد.
اولین نشریه علمی که در ایران منتشر شد روزنامه دولت علیه ایران بود بعد از این روزنامه نشریههای دیگری نظیر گنجینه فنون، فلاحت مظفری، مجمع الاخلاق، دعوت الحق، مجمع بهار و آفتاب منتشر شدند.
اولین نشریه فکاهی در ایران که در ایران منشر شده طلوع نام داشت که در سال ۱۳۱۸ (قمری) اولین شماره آن بیرون آمد. مدیر این نشریه عبدالحمیدخان متینالسلطنه بود که بعدها نماینده مجلس شورای ملی شد.
همانگونه که پیشتر گفته شد، ارومیه نخستین شهرستانی است که روزنامهدار شد.
سانسور در تاریخ روزنامهنگاری ایران
نخستین فرمان رسمی سانسور در ایران، با توجیه حفظ سلامت اخلاقی کودکان، در رجب سال ۱۲۸۰ ه.ق. از سوی ناصرالدین شاه خطاب به صنیعالملک (برادر کمالالملک) صادر شد. در این دستور، شاه نگرانی خود را پیرامون مطالبی که «گوشزد اطفال» میشود، چنین اظهار داشتهاست:
خاصه اطفال که از مبادی احوال به خواندن این حکایات نامربوط میشدند و این روایات منطبعه غیرمستحسنه در جبلت ایشان کالنقشی فی الحجر مرکوز... میگردید و... در گردآب هواجس نفسانی و وسواس شیطانی غوطهور میگشتند...
ولی اعمال اولین سانسور در تاریخ روزنامه نگاری ایران، در قالب توقیف یک نشریه، توقیف روزنامه وطن در سال ۱۲۹۳ (قمری) (۱۸۷۵ میلادی) بود که تنها یک شماره از آن چاپ شد. اولین مقررات هم در دوره ناصرالدین شاهی رخ داد و در در ربیعالثانی ۱۳۰۲ (۱۸۸۴ (میلادی)) به دستور شاه اداره سانسور با هدف نظارت مستقیم بر کتابهای فارسیای که در ایران چاپ میشدند یا اینکه از خارج وارد میشدند، تأسیس شد. این اداره زیر نظر وزارت انطباعات مشغول به کار بود. زمینهٔ ایجاد این اداره زمانی رخ داد که یک کتاب به زبان فارسی را نزد شاه بردند و و ناصرالدین شاه از دیدن اهانتهایی که در آن نسبت به رجال، مقامات و علمای ایرانی شده بود ناراحت شد و سپس با کمک و یاری محمدحسن صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اداره سانسور را تشکیل داد.
مدرسه عالی روزنامهنگاری
با حمایت مصطفی مصباحزاده در سال ۱۳۴۳ خورشیدی، مدرسه عالی روزنامهنگاری در موسسه کیهان تاسیس شد. این مدرسه به تدریج در طول چند سال برای اولینبار در ایران به دانشکدهای برای آموزش روزنامهنگاری در مقطع کارشناسی تبدیل شد.
مجله
مجله یا ژورنال گونهای کتابچهٔ دورهای است که با چاپ مقالههای عمومی یا علمی به گسترش و اشاعهٔ اطلاعات، دانش و نتایج پژوهشها دربارهٔ پیشرفتهای جاری در یک حوزهٔ علمی خاص میپردازد. مقالهٔ علمی توسط پژوهشگر یا پژوهش گرانی نوشته میشود که پژوهش را انجام دادهاند.
مجله (به انگلیسی: Magazine) به مدرکی جلدشده و ادواری گفته میشود که به طور منظم و با فاصلهٔ انتشار مرتب و زیر شمارهٔ ردیف و دوره و تاریخ معین در زمینههای گوناگون (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی، علمی، فنی، کشاورزی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها) بیش از دو بار در سال منتشر شود و در تهیهٔ مطالب آن بیشتر از یک نفر مشارکت داشته باشد و نیز دارای بیشتر از یک مقاله باشد.
اصطلاحشناسی
در روزگاری که نخستین مجله در ایران انتشار مییافت، در نشریهٔ تربیت مجله را چنین تعریف کردند:
مجله و جریده به اصطلاح این عصر و زمان مجموعه یا رسالهای است که دارای مطالب مفید سیاسی و علمی و ادیب و غیرها از وقایع متفرقه و اخبار مختلفه از هر جنس و هر نوع اعم از تاریخ و حکایت و قصه و روایت و سخنهای ادبآموز و مثلهای تربیتاندوز باشد و مجله یومیه نیست، اما متوالیاً طبع و منتشر میشود [...] مجلهٔ ۱۵روزه و ۱۰روزه و یک ماهه و بیشتر و کمتر در السنهٔ مختلفهٔ امروز بسیار و فراوان است [...] مجله در اصل رسالهای است که مشتمل بر مواعظ و حکم باشد. چنان که صحیفهٔ لقمان را که مطالب حکمتی وی در آن درج بوده مجلهٔ لقمان گفتهاند و اگر بخواهیم مجله را درست به فارسی ترجمه کنیم، باید بگوییم گنجینهٔ دانش...
در لغتنامهٔ دهخدا اصل این لغت را عبری و از کلمهٔ «مگلت» دانستهاند و ذیل مجله آوردهاند: «آنچه هم چون کتاب و رساله از اخبار و موضوعات و مقالات مختلف هفتهای یا ۱۵روزی یا ماهی و جز آن طبع کنند و انتشار دهند.» فرهنگ فارسی معین مجله را مجموعهای تعریف کردهاست که «به طور مرتب منتشر میشود و شامل مقالات در موضوعی واحد یا در موضوعات مختلف باشد.» در فرهنگ عمید نیز ذیل واژهٔ مجله آمدهاست: «مجموعهای از مقالات گوناگون که هر هفته یا هر ماه یک مرتبه چاپ و منتشر شود». فرهنگ بزرگ سخن مجله را «نشریهای که در فواصل زمانی یکسان چاپ میشود و معمولاً شامل مجموعهای از اخبار، مقالات، عکس و مانند آنهاست» تعریف کردهاست. دیگر فرهنگها و واژهنامهها از مجله به عنوان صحیفهٔ حکمت، کتاب حکمت و ادب و... یاد کردهاند.
در لاروس، مجله را «نشریهای دورهای با جلد کاغذی مشتمل بر نوشتههای نویسندگان مختلف و غالباً مصور و همراه با تبلیغات» و در فرهنگ انگلیسی آکسفورد «نشریهای ادواری با جلد کاغذی حاوی داستانها، مقالات و غیره که به وسیلهٔ نویسندگان مختلف نوشته میشود» تعریف شدهاست.
کتابداران «نشریهای با عنوان مشخص [را] که به صورت شمارهها یا جزوههای پیاپی با فاصلهٔ زمانی منظم برای مدت نامحدود منتشر میشود و حاوی مقالاتی دربارهٔ موضوعهای مختلف از نویسندگان مختلف است» مجله مینامند و روزنامهنگاران «نشریهٔ چندینصفحهای [را] که هفته یا ماهی یک بار در روز یا هفتهٔ معین منتشر شود و قطع آن کوچکتر از روزنامه و صفحات آن بهمراتب زیادتر باشد» به عنوان مجله میشناسند.
ابنعربی گوید: «از اعرابی در حالی که کُرّاسهای [کُرّاس به ضم کاف و تشدید را به معنی جزوی از کتاب که غالباً محتوی ۸۰ برگ است] در دست داشتم، پرسیدم مجله چیست؟ جواب داد همان که در دست توست.»
ادوارد براون مجله را نشریهای مینامد که «مشتمل بر مقالات [بلند] علمی، ادبی، سیاسی و تاریخی مفصلتر از اخبار و وقایع جاری [روزنامه] باشد» و اضافه میکند که «این قبیل نشریات جلدشده به شکل و قطع کتاب در مدتهای متناوب با فواصل معین انتشار مییابد. در لسان عربی معاصر آن را مجله و در ترکیه مجموعه مینامند. به عقیدهٔ من در زبان فارسی جنگ یا سفینه بهترین نام برای چنین نشریهای میتواند باشد. این دو کتاب در کتب قدیمه به همین قسم مجموعههای یادداشت، اطلاق میشده و جریده نوع دیگری از آن بودهاست.»
«در بیروت کلمهٔ مجله را که به عربی به کار میرفت، برای مطبوعات دورهای زماندار به کار میبردند. مجله مانند مظنهٔ لفظی عربیالاصل و مشتق از ریشهٔ «جل» به نظر میرسد. با توجه به معنی قبلی مقصود از آن، باید آن را کلمهای دخیل پنداشت نه اصیل که از راه زبانهای آرامی و عبری و سریانی به عربی درآمده باشد... به هر صورت، ابراهیم یازجی ادیب معروف لبنانی نخستین بار این لفظ را از مورد خاص لغوی که آن صحیفهٔ حکمت باشد، برگرفت و مجله الطب بیرون را در ۱۸۸۴ به این نام انتشار داد. البته مجله الجنان و النحله و النجاح و المقتطف چند سال پیش از این تاریخ دورهٔ انتشار خود را آغاز کرده بودند، ولی کلمهٔ مجله را بعد از ۱۸۸۴ در معرفی شکل انتشار خود به کار بردند. این لفظ در زبان ترکی عثمانی نخست در مورد مجلهٔ قوانین عدلیهٔ معمول در محاکم رسمی به صورت مجله الاحکام به کار برده میشد و بعداً در زبان ترکی هم به معنی نشریات زماندار مرسوم و معمول گردید...»
انواع
بر اساس ترتیب انتشار
از نظر ترتیب انتشار مجلهها به انواع مختلف تقسیم میشوند:
مجلهٔ هفتگی: مجلهای که در هر هفته یک بار انتشار یابد.
مجلهٔ دو هفتگی: مجلهای که در هر دو هفته یک بار منتشر شود.
مجلهٔ ماهانه: مجلهای که در هر ماه یک بار منتشر شود که به این نوع مجله، ماهنامه یا مجلهٔ ماهیانه نیز میگویند.
مجلهٔ سه ماهانه: مجلهای که در هر سه ماه یک بار منتشر گردد که این نوع مجلهها بیشتر به فصلنامه اشتهار دارند.
مجلهٔ چهار ماهانه: مجلهای که در هر چهار ماه یک بار منتشر شود.
مجلهٔ شش ماهانه: مجلهای که در هر شش ماه یک بار منتشر شود که به این مجلهها دوفصلنامه یا نیمسالنامه نیز میتوان گفت.
بر اساس محتوا
مجلهها به لحاظ دامنهٔ شمول به دو دستهٔ عمومی و تخصصی تقسیم میشوند.
بر اساس قالب انتشار و دسترسی
مجلهها از لحاظ قالب انتشار، به سه دستهٔ کاغذی و الکترونیکی و چند رسانه ای تقسیم میشوند. مجلهٔ کاغذی مجلهای است که به شکل سنتی چاپ و انتشار مییابد. مجلهٔ الکترونیکی به مجلهای گفته میشود که به صورت الکترونیکی روی اینترنت چاپ و منتشر میشود. مجلهٔ چندرسانه ای به مجلهای گفته میشود که به صورت Pdf روی لوح فشرده منتشر میشود. پس از اختراع وب، بسیاری از مجلههای کاغذی به صورت الکترونیکی نیز منتشر میشوند که به دو صورت قابل دسترس هستند:
پرداخت حق اشتراک و آبونمان
دسترسی آزاد.
تاریخچه
مجله در ایران
با توجه به تعریف ارائه شده از مجله، در ۶۵ سال نخست عمر مطبوعات در ایران، نشریهای در شکل مجله در این کشور منتشر نشدهاست. از کتابخانهٔ خلاصه الاخبار چاپی تاکنون نسخهای به دست نیامدهاست. بدون احتساب این عنوان که از شکل و محتوایش بیخبریم و عنوانهایی که شاید بعدها به دست آیند، می توان نوشت در عهد محمدشاه قاجار و ناصرالدینشاه قاجار مجله – با تعریف ارائه شده – در ایران منتشر نشدهاست.
روزنامهٔ علمیهٔ دولت علیهٔ ایران، روزنامهٔ ملتی، روزنامهٔ نظامی، روزنامهٔ علمی، مریخ و چند نشریهٔ دیگر تا حدودی از نظر محتوا و ترتیب انتشار مجلهاند، اما از نظر شکل مجله محسوب نمیشوند. مراد از شکل نیز فقط قطع نیست. روزنامهٔ اردوی همایون و ورقهٔ ماه مدرسهٔ دارالفنون تبریز تقریباً قطع رقعی دارند، اما مجله به حساب نمیآیند. نخستین نشریهٔ ادواری مجلد ایران که خصوصیات مجله را داشت سالنامهٔ ایران ۱۲۹۰ است که از نظر ترتیب انتشار مجله محسوب نمیشود.
فلاحت مظفری
فلاحت مظفری – به مفهوم امروزی – سرآغاز مجلهنگاری در ایران است.
در جمادیالاول ۱۳۱۸ ق. برابر با اوت ۱۹۰۰ م. در تهران از سوی ادارهٔ کل فلاحت مجلهای با قطع ۲۱۱×۱۶۶۵ با عنوان فلاحت مظفری منتشر شد. بر روی جلد شمارهٔ اول این مجله که نخستین نشریهٔ اختصاصی کشاورزی ایران است، آوردهاند:
«صاحب امتیاز [مهدی] فخیم السلطنه، رئیس و مدیر کل فلاحت ممالک محروسهاست، مسیو داشر، مدیر و مهندس زارعت [نیز] بعضی مقالات را میدهد، محل رجوع چهارراه مخبرالدوله در ادارهٔ مرکزی کل فلاحت است. وجه اشتراک سالیانهٔ طهران ۱۸ قران، داخلهٔ ایران ۲۰ قران، اروپ و آمریک ۱۴ فرانک، تمام عثمانی سه مجیدی، قفقاز و روسیه شش منات، هند و افغانستان ۹ روپیه [و] اجرت پست همهجا به عهدهٔ ادارهاست» و «از کلیهٔ علوم فلاحت و فواید عامه و مقالات سودمند دیگر و اخبار رسمی راجع به امور فلاحت سخن میگوید. مقالات نافعه به حال دولت و ملت و راجع به فلاحت و فواید عامه را با کمال امتنان میپذیرد و نشر مینماید، مراسلاتی که به اداره میرسد، در صورت انتشار و عدم آن صاحبش حق استرداد ندارد. پاکتهای بیتمبر قبول نمیشود. ماهی دو بار در غره و پانزدهم طبع و تقسیم میشود.»
اگرچه نوشته شدهاست «ماهی دوبار» ولی انتشار این مجله با وقفه همراه بودهاست. به عنوان مثال، فاصلهٔ انتشار شمارههای یک و دو به یک ماه میرسد که علت این وقفه در مقدمهٔ شماره دوم «غفلت امنای دارالطباعه» ذکر شدهاست و در صفحات آغازین شمارهٔ سوم نیز در این باره مینویسند:
از اول چنان مقرر شده بود که ماهی دوبار [این مجله] به حروف سربی طبع و انتشار یابد. امنای دارالطباعهٔ سربی [...] از عهد برنیامده و نتوانستند [مجله] را بهوقت برسانند، از آن رو [چاپ مجله] به تأخیر افتاد، لهذا طبع [مجله] را به حروف سربی موقوف کرده، قرار دادیم که بعد از این [مجله] را به خط نستعلیق نوشته به مطبعهٔ سنگی چاپ کرده ماهی دوبار انتشار دهیم. از مشترکین عظام اعتذار میکنیم که به سبب تأخیرات واقعه ما را خورده نگیرند که تخلف از امنای مطبعهٔ سربی بود.
از دیگر نکات قابل ذکر در معرفی این مجله این است که شمارههای دوازدهم و سیزدهم آن در یک مجلد چاپ و منتشر شدهاست. دیگر اینکه در شمارهٔ نوزدهم این مجله میخوانیم:
در سال اول [...] فلاحت مظفری فقط پنج نمره چاپ شد و آن نمرات در دست نیست و تمام شده، در سال دوم که تا اول میزان قوی ئیل باشد، ۱۲ نمره چاپ و توزیع گردید، ولی تاکنون مشترکین عظام وجه ناقابل آن که در سال شش قران است، چه در طهران و چه در ولایات نپرداختهاند. امیدوار است که این جزیی وجه را که پول کاغذ و پست نمیشود، زودتر بپردازند و از اول میزان که اول سال فلاحتی است، شروع به نمرهٔ ۱۸ که نمرهٔ اول سال سوم است، نموده و برای عموم مشترکین سابق فرستاده خواهد شد، ولی مستدعی است که اگر میل به دادن شش قران که پول چاپ گراور این [مجله] است، ندارند تمام ۱۲ نمره را با قبض اداره به فراش مسترد سازند تا به مشترکین جدید دیگر که طالب آن ۱۲ نمره سال دومند داده شود و اگر کسر نمره دارند یا [مجله] غیرمنظم به آنها رسیده مرقوم فرمایند تا از فراش مواخذه شود. امید است انشاءا... دریغ نخواهند فرمود، ولی در سال آتیه، بلکه در همین ماه شوال اقدام فرمایند و الا پس از ماه شوال اگر بفرستند بیفایده و بیاثر خواهد بود. —مهدی، معاون ادارهٔ فلاحت
ساختار مجله
مجله دارای «شکل» و «محتوا» است. مجلهها به لحاظ شکل عموماً دارای نام، اندازهٔ معین، شماره و تاریخ، دوره یا سال، شناسنامه (نام صاحب امتیاز، مدیر مسؤول، سردبیر، هیأت تحریریه، نشانی و...)، و به عنوان هویت ظاهری دارای شیوهٔ صفحهآرایی هستند. در عرف مطبوعاتی امروز به نشریههای هفتگی، دوهفتگی و... که در ایران در شکل و هیأت روزنامه منتشر میشوند، به لحاظ فرم چاپ و... مجله اطلاق نمیشود، چون یکی از ویژگیهای فنی مجله اتصال اوراق آن به وسیلهٔ مفتول و یا چسب به یکدیگر است. از سوی دیگر در ابتدای انتشار، هر آنچه را که ما امروز مجله مینامیم، به اسم روزنامه یا جریده میخواندهاند که با این تعریف میتوان گفت که در ایران انتشار مجله قبل از رواجِ این واژه مرسوم شدهاست.
مقاله
یک مقالهٔ علمی پژوهشی شامل عناصر زیر است:
عنوان، نام و مشخصات نویسنده، چکیده، کلیدواژهها، مقدمه، پیشینه پژوهش، روش شناسی، تجزیه و تحلیل دادهها، نتیجه گیری، فهرست منابع یا کتابشناسی. مقالههای علمی اغلب طولانی هستند و در پایان حاوی فهرستی از آثار استناد شده در متن مقاله هستند که به کتابشناسی یا فهرست منابع موسوم است. در حالی که مقاله مجلههای عمومی فاقد استناد هستند.
اعتبار
بهطور معمول، مجلههای علمی پژوهشی توسط متخصصان موضوعی مورد داوری همتا (Peer Review) قرار میگیرند. مجلههای علمی پژوهشی بر اساس معیاری موسوم به ضریب تأثیرگذاری مجله (Impact Factor) که مبتنی بر میزان استنادهاست مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار میگیرند. کتابخانهها شمارههای مربوط به یک سال انتشاراتی یک مجله علمی را در یک یا چند مجلد به صورت سالانه صحافی میکنند.
یکی از عوامل اصلی پیشرفت هر کشوری میزان تولید و تأثیر انتشارات علمی آن کشور است (عصاره، ۱۳۷۷). امروزه تعداد مقالهها و مجلههای علمی منتشر شده در یک کشور به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی و اعتبار علمی آن کشور در سطح بینالمللی محسوب میشود. مجلههای علمی یکی از ابزارهای مهم شکوفایی صنعت و فناوری محسوب میشوند. زیرا از یک سو میان مجامع علمی و پژوهشگران ارتباط برقرار مینمایند و از سوی دیگر علم را از بخشهای دانشگاهی و پژوهشی به حوزه صنعت و تولید انتقال میدهند. در واقع، مجلههای علمی رابط بین دانشگاه و صنعت هستند. بدیهی است که مقالههای علمی که منبع عمده اطلاعات علمی محسوب میشوند در میان سایر آثار علمی از منزلت خاصی برخوردار هستند (نوروزی و علیمحمدی، ۱۳۸۵).
جدیدا یک مجله که توسط بچهها اداره میشود راهاندازی شده وآنها بدون کمک گرفتن از مدرسشان آن را ساختهاند. البته کمکهای دبیر ادبیات، آقای التجا، مفید فایده بودهاست.
روزنامهنگاری در ایران در ایران تاریخچهای دیرینه دارد شروع این صنعت از درباره شاهان قدیم بودهاست و متضمن اخبار مربوط به دربار و خصوصا شخص پادشاه بودهاست. بنابراین میتوان روزنامهنگاری در ایران را به فصل روزنامهنگاری در باستان و روزنامهنگاری در عصر معاصر تقسیم کرد.کلمه روزنامه در زبان فارسی درای ریشهای قدیمی است و در برخی از کتابهای سدههای نخست اسلامی این واژه با شکل روزنامجه دیده میشود. در دوران فتحعلیشاه، محمدشاه و اوان پادشاهی ناصرالدین شاه، اصطلاح «کاغذ اخبار» مورد استفاده مردم بودهاست ولی به مرور زمان روزنامه به معنای قدیم بکار رفته و اصطلاح «کاغذ اخبار» متروک شدهاست.
روزنامهنگاری در تاریخ معاصر
چاپ نشریات در دوران معاصر در ۱۹۰ سال پیش به وسیلهٔ میرزا صالح شیرازی کازرونی که خود دوره آموزش روزنامهنگاری را در انگلستان گذارنده بود آغاز میشود. گرچه تلاشهای وی نسل پروری در پی نداشت و گسستگی مطبوعاتی موجب گردید تجربه اول دفن چندان طرفدار نداشته باشد. روزنامههای دوره اول با الگوبرداری از روزنامههای خارجی ایرانیزه شده شروع به فعالیت کردند. از نظر شکل روزنامههای نخست به نوعی ادامه صفحهآرایی نسخههای خطی و کتابهای چاپ سنگی بودند تا اینکه ایرانیان فرنگ رفته به ویژه آنهایی که در عثمانی تجربه کار روزنامهنگاری داشتند پس از بازگشت به خدمت «دستگاه انطباعات» درآمدند و تا حدودی محتوا و شکل روزنامهها را دگرگون کردند. با پایان دوره ناصری پایه روزنامهنگاری دولتی لق شد اما روزنامهنگاری خصوصی حرفهای به وجود نیامد.
اولین روزنامه چاپی ایران، در دورهً سلطنت «محمد شاه قاجار» به وسیله «میرزا صالح شیرازی کازرونی» در تهران تأسیس شد. اولین شماره این نشریهً ماهیانه که در دوشنبه بیست و پنجم ماه محرم ۱۲۵۳ قمری (اول ماه مهٔ ۱۸۳۷ م.) منتشر شد فاقد نام بخصوصی بود و به ترجمه از واژهٔ فرنگی Newspaper، کاغذ اخبار نامیده میشد. .در حال حاضر از این روزنامه هیچ نسخه اصیلی دردست نیست و مطالبی که درباره آن نوشته شده، ذکر دقیقی از مدت و دفعات انتشار آن به میان نمیآورد.
ارومیه اولین شهرستانی است که در تاریخ روزنامهنگاری ایران صاحب روزنامه شد. این نشریه که دومین نشریهٔ ایران هم به شمار میرود، به زبان آشوری بود و با نام زاهاریرادی باهارا در سال ۱۲۶۵ هجری قمری (۱۸۴۹ میلادی) آغاز به انتشار کرد.
وقایع اتفاقیه که سومین روزنامه ایران به سبک و شکل امروزی است، از سال سوم پادشاهی ناصرالدینشاه یعنی ۱۱۹۰ هجری قمری زیر نظر میرزا تقیخان امیر نظام آغاز به انتشار کرد. این نشریه که به روزنامهٔ وقایع اتفاقیه مشهور بود، به صورت هفتگی منتشر میشد.
در سال ۱۲۷۷ (قمری) که میرزا ابولحسنخان نقاشباشی ملقب به صنیعالدوله بر انتشرات دولتی و طبع روزنامهنگاری نظارت داشت روزنامهٔ وقایع اتفاقیه پس از ۳ سال انتشار با نام جدید «دولت علیه ایران» شروع به فعالیت کرد. روزنامه دولت علیه ایران، روزنامهای مصور بود که در آن تصاویر بزرگان مملکت، درباریان و شاهزادگان با دقت زیاد به چاپ میرسید. خود این نشریه بعد از مدتی انتشار به روزنامه دولتی تغییر نام داد. انتشار این روزنامه تا سال ۱۳۲۴ (قمری) تحت عنوان ایران ادامه داشت و بعد از مدتی وقفه در سال ۱۳۲۹ (قمری) با نام روزنامه رسمی دولت ایران منتشر گردید.
در سال ۱۲۸۳ هجری قمری روزنامهٔ دیگری به نام روزانه ملتی در تهران انتشار یافت. منظور از واژهٔ «ملتی» نشان دادن تمایز آن روزنامه از روزنامه دولتی بود. نخستین نشریهٔ روزانه (یعنی روزنامه به معنی واقعی کلمه) در ایران به نام خلاصة الحوادث در سال ۱۳۱۶ (قمری) در تهران منتشر شد این روزنامه چهار صفحهای بود و اخبار خبرگزاری رویترز را که به قصد هندوستان مخابره میشد بازمیتاباند.
روزنامههای وطن و طلوع نیز از دیگر روزنامههای مهم منتشر شده تا پیش از مشروطیت اند. روزنامه وطن (La Patrie) که در سال ۱۲۹۳ انتشار یافت، اولین روزنامه ایرانی دوزبانه (فارسی و فرانسه) تهران بوده و همچنین نخستین روزنامهای بود که در تاریخ کشور توقیف شد
بعد از استقرار مشروطیت چهار روزنامه به نامهای مجلس، ندای وطن، حبلالمتین و صبح صادق، هر روز در ایران منتشر میگردید. روزنامهٔ «مجلس» اخبار مجلس شورای ملی را بازمیتاباند و زیر نظر میرزا محمد صادق طباطبائی اداره میشد. درپی خلع محمد علی شاه از سطلنت، روزنامههای متعدد روزانه دیگری نیز در ایران منتشر گردید.
در دوره مشروطیت بیداری افکار عمومی به سرعت و شدت اوج گرفت و روزنامهها نفوذی عظیم و سهم مهمی در تجدید حیات اندیشههای مردم داشتند. از روزنامههای مهم دوره مشروطیت که تأثیر زیادی بر افکار عمومی داشتند میتوان به صور اسرافیل و ایران نو اشاره کرد. در این برهه از تاریخ ایران، مطبوعات به عنوان نمادهای دموکراسی و آزادی نقش بزرگی در گسترش مشروطیت داشتند. درپی اعلام فرمان مشروطیت تعداد و تیراژ مطبوعات افزایش زیادی یافت همانطورکه شمارگان روزنامهٔ مساوات که از جراید مهم و مؤثر انقلاب مشروطه شمرده میشد به ۳ هزار، روزنامه صور اصرافیل به ۵ هزار، روزنامه مجلس به تدریج از ۷ هزار به ۱۰ هزار و روزنامه انجمن ملی به ۵ هزار نسخه رسید. به هنگام صدور فرمان مشروطیت تنها ۲۰ روزنامه و نشریه در ایران منتشر میگردید اما در پی اعلام این فرمان و در مدت زمان مانده از سال ۱۳۲۴ (قمری)، ۹۲ نشریه شامل ۶۴ عنوان در تهران، ۹ عنوان در اصفهان، ۶ عنوان در تبریز، ۴ عنوان در همدان، لاهیجان و ارومیه هر کدام دو عنوان و کرمانشاه، شیراز، مشهد، بندر انزلی و شهر ری هر کدام یک عنوان، منتشر میشد.
در دوره دوم مشروطیت قِطع روزنامههای روزانه بزرگتر شد ولی تیراژ آنها کاهش پیدا کرد مثلا روزنامه استقلال ایران از هشتصد تا هزار نسخه و ایران نو که در آن زمان کثیرالانتشارترین روزنامه ایران محسوب میشد بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نسخه تیراژ داشت، کاهش این تیراژ را میتوان در توسعه فقر عمومی به علت حوادث ناگوار در آن مقطع دانست در این دوره معمولاً چندین نفر یک شماره از روزنامه را به شراکت میخرید و با هم مطالعه میکردند.
اولینها در صنعت روزنامهنگاری در ایران
اولین نشریه به زبان خارجی روزنامه وطن بود. از این روزنامهٔ دو زبانهٔ فارسی-فرانسوی، فقط یک شماره در سال ۱۲۹۳ (قمری) (۱۸۷۵ میلادی) به مدیریت بارون لوئی دونورما بلژیکی منتشر گردید. لوئی دونورما در سال ۱۲۹۲ به همراه ناصرالدین شاه از فرانسه به تهران آمده بود و چون در اولین شماره از روزنامه مقالهای در مورد آزادی نوشت به دستور شاه روزنامه تعطیل و لوئی دونورما نیز از ایران اخراج شد.
اولین روزنامهای که از طرف زنان در ایران منتشر شد دانش نام داشت و در سال ۱۳۲۸ (قمری) توسط همسر میرزا حسینخان کحال انتشار مییافت. این نشریه از ۱۰ رمضان ۱۳۲۸ ق. تا ۲۷ رجب ۱۳۲۹ ق. در تهران منتشر میشد. دانش هفتهای یک بار و در هشت صفحه با قطع رحلی و چاپ سربی چاپ میشد و علاوه بر ایران در سایر کشورها هم منتشر میشد.
اولین نشریه علمی که در ایران منتشر شد روزنامه دولت علیه ایران بود بعد از این روزنامه نشریههای دیگری نظیر گنجینه فنون، فلاحت مظفری، مجمع الاخلاق، دعوت الحق، مجمع بهار و آفتاب منتشر شدند.
اولین نشریه فکاهی در ایران که در ایران منشر شده طلوع نام داشت که در سال ۱۳۱۸ (قمری) اولین شماره آن بیرون آمد. مدیر این نشریه عبدالحمیدخان متینالسلطنه بود که بعدها نماینده مجلس شورای ملی شد.
همانگونه که پیشتر گفته شد، ارومیه نخستین شهرستانی است که روزنامهدار شد.
سانسور در تاریخ روزنامهنگاری ایران
نخستین فرمان رسمی سانسور در ایران، با توجیه حفظ سلامت اخلاقی کودکان، در رجب سال ۱۲۸۰ ه.ق. از سوی ناصرالدین شاه خطاب به صنیعالملک (برادر کمالالملک) صادر شد. در این دستور، شاه نگرانی خود را پیرامون مطالبی که «گوشزد اطفال» میشود، چنین اظهار داشتهاست:
خاصه اطفال که از مبادی احوال به خواندن این حکایات نامربوط میشدند و این روایات منطبعه غیرمستحسنه در جبلت ایشان کالنقشی فی الحجر مرکوز... میگردید و... در گردآب هواجس نفسانی و وسواس شیطانی غوطهور میگشتند...
ولی اعمال اولین سانسور در تاریخ روزنامه نگاری ایران، در قالب توقیف یک نشریه، توقیف روزنامه وطن در سال ۱۲۹۳ (قمری) (۱۸۷۵ میلادی) بود که تنها یک شماره از آن چاپ شد. اولین مقررات هم در دوره ناصرالدین شاهی رخ داد و در در ربیعالثانی ۱۳۰۲ (۱۸۸۴ (میلادی)) به دستور شاه اداره سانسور با هدف نظارت مستقیم بر کتابهای فارسیای که در ایران چاپ میشدند یا اینکه از خارج وارد میشدند، تأسیس شد. این اداره زیر نظر وزارت انطباعات مشغول به کار بود. زمینهٔ ایجاد این اداره زمانی رخ داد که یک کتاب به زبان فارسی را نزد شاه بردند و و ناصرالدین شاه از دیدن اهانتهایی که در آن نسبت به رجال، مقامات و علمای ایرانی شده بود ناراحت شد و سپس با کمک و یاری محمدحسن صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه) اداره سانسور را تشکیل داد.
مدرسه عالی روزنامهنگاری
با حمایت مصطفی مصباحزاده در سال ۱۳۴۳ خورشیدی، مدرسه عالی روزنامهنگاری در موسسه کیهان تاسیس شد. این مدرسه به تدریج در طول چند سال برای اولینبار در ایران به دانشکدهای برای آموزش روزنامهنگاری در مقطع کارشناسی تبدیل شد.
مجله
مجله یا ژورنال گونهای کتابچهٔ دورهای است که با چاپ مقالههای عمومی یا علمی به گسترش و اشاعهٔ اطلاعات، دانش و نتایج پژوهشها دربارهٔ پیشرفتهای جاری در یک حوزهٔ علمی خاص میپردازد. مقالهٔ علمی توسط پژوهشگر یا پژوهش گرانی نوشته میشود که پژوهش را انجام دادهاند.
مجله (به انگلیسی: Magazine) به مدرکی جلدشده و ادواری گفته میشود که به طور منظم و با فاصلهٔ انتشار مرتب و زیر شمارهٔ ردیف و دوره و تاریخ معین در زمینههای گوناگون (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی، علمی، فنی، کشاورزی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها) بیش از دو بار در سال منتشر شود و در تهیهٔ مطالب آن بیشتر از یک نفر مشارکت داشته باشد و نیز دارای بیشتر از یک مقاله باشد.
اصطلاحشناسی
در روزگاری که نخستین مجله در ایران انتشار مییافت، در نشریهٔ تربیت مجله را چنین تعریف کردند:
مجله و جریده به اصطلاح این عصر و زمان مجموعه یا رسالهای است که دارای مطالب مفید سیاسی و علمی و ادیب و غیرها از وقایع متفرقه و اخبار مختلفه از هر جنس و هر نوع اعم از تاریخ و حکایت و قصه و روایت و سخنهای ادبآموز و مثلهای تربیتاندوز باشد و مجله یومیه نیست، اما متوالیاً طبع و منتشر میشود [...] مجلهٔ ۱۵روزه و ۱۰روزه و یک ماهه و بیشتر و کمتر در السنهٔ مختلفهٔ امروز بسیار و فراوان است [...] مجله در اصل رسالهای است که مشتمل بر مواعظ و حکم باشد. چنان که صحیفهٔ لقمان را که مطالب حکمتی وی در آن درج بوده مجلهٔ لقمان گفتهاند و اگر بخواهیم مجله را درست به فارسی ترجمه کنیم، باید بگوییم گنجینهٔ دانش...
در لغتنامهٔ دهخدا اصل این لغت را عبری و از کلمهٔ «مگلت» دانستهاند و ذیل مجله آوردهاند: «آنچه هم چون کتاب و رساله از اخبار و موضوعات و مقالات مختلف هفتهای یا ۱۵روزی یا ماهی و جز آن طبع کنند و انتشار دهند.» فرهنگ فارسی معین مجله را مجموعهای تعریف کردهاست که «به طور مرتب منتشر میشود و شامل مقالات در موضوعی واحد یا در موضوعات مختلف باشد.» در فرهنگ عمید نیز ذیل واژهٔ مجله آمدهاست: «مجموعهای از مقالات گوناگون که هر هفته یا هر ماه یک مرتبه چاپ و منتشر شود». فرهنگ بزرگ سخن مجله را «نشریهای که در فواصل زمانی یکسان چاپ میشود و معمولاً شامل مجموعهای از اخبار، مقالات، عکس و مانند آنهاست» تعریف کردهاست. دیگر فرهنگها و واژهنامهها از مجله به عنوان صحیفهٔ حکمت، کتاب حکمت و ادب و... یاد کردهاند.
در لاروس، مجله را «نشریهای دورهای با جلد کاغذی مشتمل بر نوشتههای نویسندگان مختلف و غالباً مصور و همراه با تبلیغات» و در فرهنگ انگلیسی آکسفورد «نشریهای ادواری با جلد کاغذی حاوی داستانها، مقالات و غیره که به وسیلهٔ نویسندگان مختلف نوشته میشود» تعریف شدهاست.
کتابداران «نشریهای با عنوان مشخص [را] که به صورت شمارهها یا جزوههای پیاپی با فاصلهٔ زمانی منظم برای مدت نامحدود منتشر میشود و حاوی مقالاتی دربارهٔ موضوعهای مختلف از نویسندگان مختلف است» مجله مینامند و روزنامهنگاران «نشریهٔ چندینصفحهای [را] که هفته یا ماهی یک بار در روز یا هفتهٔ معین منتشر شود و قطع آن کوچکتر از روزنامه و صفحات آن بهمراتب زیادتر باشد» به عنوان مجله میشناسند.
ابنعربی گوید: «از اعرابی در حالی که کُرّاسهای [کُرّاس به ضم کاف و تشدید را به معنی جزوی از کتاب که غالباً محتوی ۸۰ برگ است] در دست داشتم، پرسیدم مجله چیست؟ جواب داد همان که در دست توست.»
ادوارد براون مجله را نشریهای مینامد که «مشتمل بر مقالات [بلند] علمی، ادبی، سیاسی و تاریخی مفصلتر از اخبار و وقایع جاری [روزنامه] باشد» و اضافه میکند که «این قبیل نشریات جلدشده به شکل و قطع کتاب در مدتهای متناوب با فواصل معین انتشار مییابد. در لسان عربی معاصر آن را مجله و در ترکیه مجموعه مینامند. به عقیدهٔ من در زبان فارسی جنگ یا سفینه بهترین نام برای چنین نشریهای میتواند باشد. این دو کتاب در کتب قدیمه به همین قسم مجموعههای یادداشت، اطلاق میشده و جریده نوع دیگری از آن بودهاست.»
«در بیروت کلمهٔ مجله را که به عربی به کار میرفت، برای مطبوعات دورهای زماندار به کار میبردند. مجله مانند مظنهٔ لفظی عربیالاصل و مشتق از ریشهٔ «جل» به نظر میرسد. با توجه به معنی قبلی مقصود از آن، باید آن را کلمهای دخیل پنداشت نه اصیل که از راه زبانهای آرامی و عبری و سریانی به عربی درآمده باشد... به هر صورت، ابراهیم یازجی ادیب معروف لبنانی نخستین بار این لفظ را از مورد خاص لغوی که آن صحیفهٔ حکمت باشد، برگرفت و مجله الطب بیرون را در ۱۸۸۴ به این نام انتشار داد. البته مجله الجنان و النحله و النجاح و المقتطف چند سال پیش از این تاریخ دورهٔ انتشار خود را آغاز کرده بودند، ولی کلمهٔ مجله را بعد از ۱۸۸۴ در معرفی شکل انتشار خود به کار بردند. این لفظ در زبان ترکی عثمانی نخست در مورد مجلهٔ قوانین عدلیهٔ معمول در محاکم رسمی به صورت مجله الاحکام به کار برده میشد و بعداً در زبان ترکی هم به معنی نشریات زماندار مرسوم و معمول گردید...»
انواع
بر اساس ترتیب انتشار
از نظر ترتیب انتشار مجلهها به انواع مختلف تقسیم میشوند:
مجلهٔ هفتگی: مجلهای که در هر هفته یک بار انتشار یابد.
مجلهٔ دو هفتگی: مجلهای که در هر دو هفته یک بار منتشر شود.
مجلهٔ ماهانه: مجلهای که در هر ماه یک بار منتشر شود که به این نوع مجله، ماهنامه یا مجلهٔ ماهیانه نیز میگویند.
مجلهٔ سه ماهانه: مجلهای که در هر سه ماه یک بار منتشر گردد که این نوع مجلهها بیشتر به فصلنامه اشتهار دارند.
مجلهٔ چهار ماهانه: مجلهای که در هر چهار ماه یک بار منتشر شود.
مجلهٔ شش ماهانه: مجلهای که در هر شش ماه یک بار منتشر شود که به این مجلهها دوفصلنامه یا نیمسالنامه نیز میتوان گفت.
بر اساس محتوا
مجلهها به لحاظ دامنهٔ شمول به دو دستهٔ عمومی و تخصصی تقسیم میشوند.
بر اساس قالب انتشار و دسترسی
مجلهها از لحاظ قالب انتشار، به سه دستهٔ کاغذی و الکترونیکی و چند رسانه ای تقسیم میشوند. مجلهٔ کاغذی مجلهای است که به شکل سنتی چاپ و انتشار مییابد. مجلهٔ الکترونیکی به مجلهای گفته میشود که به صورت الکترونیکی روی اینترنت چاپ و منتشر میشود. مجلهٔ چندرسانه ای به مجلهای گفته میشود که به صورت Pdf روی لوح فشرده منتشر میشود. پس از اختراع وب، بسیاری از مجلههای کاغذی به صورت الکترونیکی نیز منتشر میشوند که به دو صورت قابل دسترس هستند:
پرداخت حق اشتراک و آبونمان
دسترسی آزاد.
تاریخچه
مجله در ایران
با توجه به تعریف ارائه شده از مجله، در ۶۵ سال نخست عمر مطبوعات در ایران، نشریهای در شکل مجله در این کشور منتشر نشدهاست. از کتابخانهٔ خلاصه الاخبار چاپی تاکنون نسخهای به دست نیامدهاست. بدون احتساب این عنوان که از شکل و محتوایش بیخبریم و عنوانهایی که شاید بعدها به دست آیند، می توان نوشت در عهد محمدشاه قاجار و ناصرالدینشاه قاجار مجله – با تعریف ارائه شده – در ایران منتشر نشدهاست.
روزنامهٔ علمیهٔ دولت علیهٔ ایران، روزنامهٔ ملتی، روزنامهٔ نظامی، روزنامهٔ علمی، مریخ و چند نشریهٔ دیگر تا حدودی از نظر محتوا و ترتیب انتشار مجلهاند، اما از نظر شکل مجله محسوب نمیشوند. مراد از شکل نیز فقط قطع نیست. روزنامهٔ اردوی همایون و ورقهٔ ماه مدرسهٔ دارالفنون تبریز تقریباً قطع رقعی دارند، اما مجله به حساب نمیآیند. نخستین نشریهٔ ادواری مجلد ایران که خصوصیات مجله را داشت سالنامهٔ ایران ۱۲۹۰ است که از نظر ترتیب انتشار مجله محسوب نمیشود.
فلاحت مظفری
فلاحت مظفری – به مفهوم امروزی – سرآغاز مجلهنگاری در ایران است.
در جمادیالاول ۱۳۱۸ ق. برابر با اوت ۱۹۰۰ م. در تهران از سوی ادارهٔ کل فلاحت مجلهای با قطع ۲۱۱×۱۶۶۵ با عنوان فلاحت مظفری منتشر شد. بر روی جلد شمارهٔ اول این مجله که نخستین نشریهٔ اختصاصی کشاورزی ایران است، آوردهاند:
«صاحب امتیاز [مهدی] فخیم السلطنه، رئیس و مدیر کل فلاحت ممالک محروسهاست، مسیو داشر، مدیر و مهندس زارعت [نیز] بعضی مقالات را میدهد، محل رجوع چهارراه مخبرالدوله در ادارهٔ مرکزی کل فلاحت است. وجه اشتراک سالیانهٔ طهران ۱۸ قران، داخلهٔ ایران ۲۰ قران، اروپ و آمریک ۱۴ فرانک، تمام عثمانی سه مجیدی، قفقاز و روسیه شش منات، هند و افغانستان ۹ روپیه [و] اجرت پست همهجا به عهدهٔ ادارهاست» و «از کلیهٔ علوم فلاحت و فواید عامه و مقالات سودمند دیگر و اخبار رسمی راجع به امور فلاحت سخن میگوید. مقالات نافعه به حال دولت و ملت و راجع به فلاحت و فواید عامه را با کمال امتنان میپذیرد و نشر مینماید، مراسلاتی که به اداره میرسد، در صورت انتشار و عدم آن صاحبش حق استرداد ندارد. پاکتهای بیتمبر قبول نمیشود. ماهی دو بار در غره و پانزدهم طبع و تقسیم میشود.»
اگرچه نوشته شدهاست «ماهی دوبار» ولی انتشار این مجله با وقفه همراه بودهاست. به عنوان مثال، فاصلهٔ انتشار شمارههای یک و دو به یک ماه میرسد که علت این وقفه در مقدمهٔ شماره دوم «غفلت امنای دارالطباعه» ذکر شدهاست و در صفحات آغازین شمارهٔ سوم نیز در این باره مینویسند:
از اول چنان مقرر شده بود که ماهی دوبار [این مجله] به حروف سربی طبع و انتشار یابد. امنای دارالطباعهٔ سربی [...] از عهد برنیامده و نتوانستند [مجله] را بهوقت برسانند، از آن رو [چاپ مجله] به تأخیر افتاد، لهذا طبع [مجله] را به حروف سربی موقوف کرده، قرار دادیم که بعد از این [مجله] را به خط نستعلیق نوشته به مطبعهٔ سنگی چاپ کرده ماهی دوبار انتشار دهیم. از مشترکین عظام اعتذار میکنیم که به سبب تأخیرات واقعه ما را خورده نگیرند که تخلف از امنای مطبعهٔ سربی بود.
از دیگر نکات قابل ذکر در معرفی این مجله این است که شمارههای دوازدهم و سیزدهم آن در یک مجلد چاپ و منتشر شدهاست. دیگر اینکه در شمارهٔ نوزدهم این مجله میخوانیم:
در سال اول [...] فلاحت مظفری فقط پنج نمره چاپ شد و آن نمرات در دست نیست و تمام شده، در سال دوم که تا اول میزان قوی ئیل باشد، ۱۲ نمره چاپ و توزیع گردید، ولی تاکنون مشترکین عظام وجه ناقابل آن که در سال شش قران است، چه در طهران و چه در ولایات نپرداختهاند. امیدوار است که این جزیی وجه را که پول کاغذ و پست نمیشود، زودتر بپردازند و از اول میزان که اول سال فلاحتی است، شروع به نمرهٔ ۱۸ که نمرهٔ اول سال سوم است، نموده و برای عموم مشترکین سابق فرستاده خواهد شد، ولی مستدعی است که اگر میل به دادن شش قران که پول چاپ گراور این [مجله] است، ندارند تمام ۱۲ نمره را با قبض اداره به فراش مسترد سازند تا به مشترکین جدید دیگر که طالب آن ۱۲ نمره سال دومند داده شود و اگر کسر نمره دارند یا [مجله] غیرمنظم به آنها رسیده مرقوم فرمایند تا از فراش مواخذه شود. امید است انشاءا... دریغ نخواهند فرمود، ولی در سال آتیه، بلکه در همین ماه شوال اقدام فرمایند و الا پس از ماه شوال اگر بفرستند بیفایده و بیاثر خواهد بود. —مهدی، معاون ادارهٔ فلاحت
ساختار مجله
مجله دارای «شکل» و «محتوا» است. مجلهها به لحاظ شکل عموماً دارای نام، اندازهٔ معین، شماره و تاریخ، دوره یا سال، شناسنامه (نام صاحب امتیاز، مدیر مسؤول، سردبیر، هیأت تحریریه، نشانی و...)، و به عنوان هویت ظاهری دارای شیوهٔ صفحهآرایی هستند. در عرف مطبوعاتی امروز به نشریههای هفتگی، دوهفتگی و... که در ایران در شکل و هیأت روزنامه منتشر میشوند، به لحاظ فرم چاپ و... مجله اطلاق نمیشود، چون یکی از ویژگیهای فنی مجله اتصال اوراق آن به وسیلهٔ مفتول و یا چسب به یکدیگر است. از سوی دیگر در ابتدای انتشار، هر آنچه را که ما امروز مجله مینامیم، به اسم روزنامه یا جریده میخواندهاند که با این تعریف میتوان گفت که در ایران انتشار مجله قبل از رواجِ این واژه مرسوم شدهاست.
مقاله
یک مقالهٔ علمی پژوهشی شامل عناصر زیر است:
عنوان، نام و مشخصات نویسنده، چکیده، کلیدواژهها، مقدمه، پیشینه پژوهش، روش شناسی، تجزیه و تحلیل دادهها، نتیجه گیری، فهرست منابع یا کتابشناسی. مقالههای علمی اغلب طولانی هستند و در پایان حاوی فهرستی از آثار استناد شده در متن مقاله هستند که به کتابشناسی یا فهرست منابع موسوم است. در حالی که مقاله مجلههای عمومی فاقد استناد هستند.
اعتبار
بهطور معمول، مجلههای علمی پژوهشی توسط متخصصان موضوعی مورد داوری همتا (Peer Review) قرار میگیرند. مجلههای علمی پژوهشی بر اساس معیاری موسوم به ضریب تأثیرگذاری مجله (Impact Factor) که مبتنی بر میزان استنادهاست مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار میگیرند. کتابخانهها شمارههای مربوط به یک سال انتشاراتی یک مجله علمی را در یک یا چند مجلد به صورت سالانه صحافی میکنند.
یکی از عوامل اصلی پیشرفت هر کشوری میزان تولید و تأثیر انتشارات علمی آن کشور است (عصاره، ۱۳۷۷). امروزه تعداد مقالهها و مجلههای علمی منتشر شده در یک کشور به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی و اعتبار علمی آن کشور در سطح بینالمللی محسوب میشود. مجلههای علمی یکی از ابزارهای مهم شکوفایی صنعت و فناوری محسوب میشوند. زیرا از یک سو میان مجامع علمی و پژوهشگران ارتباط برقرار مینمایند و از سوی دیگر علم را از بخشهای دانشگاهی و پژوهشی به حوزه صنعت و تولید انتقال میدهند. در واقع، مجلههای علمی رابط بین دانشگاه و صنعت هستند. بدیهی است که مقالههای علمی که منبع عمده اطلاعات علمی محسوب میشوند در میان سایر آثار علمی از منزلت خاصی برخوردار هستند (نوروزی و علیمحمدی، ۱۳۸۵).
جدیدا یک مجله که توسط بچهها اداره میشود راهاندازی شده وآنها بدون کمک گرفتن از مدرسشان آن را ساختهاند. البته کمکهای دبیر ادبیات، آقای التجا، مفید فایده بودهاست.
سرلوحه کارهای خود قراردهیم
+ احادیث غیبت +
امام صادق عليه السلام فرمود: غيبت كردن بر هر مسلمانى حرام است. غيبت كننده هميشه گنهكار است، غيبت آن است كه كسى را با آنچه پيش خدا عيب نيست ياد كنى و مذّمت كنى آنچه را كه اهل علم و دانش ستايش مى كنند.
-------------
حضرت على عليه السلام فرمود: منفورترين مخلوقات نزد خدا غيبت كننده است.
-------------
على عليه السلام فرمود: دردناكترين مردم (در قيام) غيبت كننده است.
-------------
قالَ عَلِىٌّ عليه السلام: ألغَيبَةُ قُوتُ كِلابِ النّارِ.
على عليه السلام فرمود: غيبت، خورشت سگان جهنم است
-------------
عَنِ النَّبِىِّ عليه السلام قالَ: تَركُ الغَيبَةِ أَحَبُّ إلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ مِن عَشرَةِ آلاف رَكعَةٍ تَطَوُّعاً.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: ترك غيبت از ده هزار ركعت نماز مستحبى پيش خدا محبوبتر است.
-------------
اميرالمؤمنين عليه السلام به نوف بكّالى فرمود: دروغ مى گويد كسى كه فكر مى كند حلال زاده است، درحالى كه گوشت مردم را با غيبت كردن مى خورد.
-------------
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: بهشت بر سه گروه حرام است، بر منّت گذار، غيبت كننده و دائم الخمر، (اين سه گروه از بهشت محروم هستند).
-------------
امام على عليه السلام فرمود: شنونده غيبت شريك غيبت كننده است.
------------- + -------------
بزرگترین لذت در زندگی،
انجام دادن کاری است که مردم می گویند از عهده آن بر نمی آیی ...
-------------
زندگی ، ده درصدش آن چیزی ست که برای شما اتفاق می افتد ؛
و نود درصدش نحوه پاسخ و واکنش شما نسبت به آن اتفاق ...
-------------
آدم های موفق ، همیشه به دنبال فرصت هایی برای کمک به دیگران هستند.
افراد ناموفق همیشه می پرسند : " این کار، چه سودی برای من دارد؟ "
-------------
موفقیت ؛ مجموعه ای از تلاش های کوچک روزانه است ...
-------------
امروز توانی و ندانی ؛
فردا که بدانی، نتوانی ...
-------------
همیشه که باشی، خسته می شوند؛
مردمانی که اگر نباشی، می گویند: بی معرفتی ...!
-------------
ذهن جایگاهی است که می تواند از بهشت، جهنم
و از جهنم، بهشت بسازد.
-------------
تمام محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن،
زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد؛
تو را دشمن میپندارد.
-------------
خداوندا
کاش ، به همان اندازه ای که از حرف مردم میترسیم،
از تو می ترسیدیم ...
که اگر اینگونه بود دنیای ما دنیای دیگری بود ،
و آخرت ما آخرت دیگری ...
-------------
قرض کمتر از صفر ، دارایی است و دارایی کمتر از صفر ، قرض است .
-------------
اسمش را دخترانه بنام : دنیا ...
اسمش را مردانه بنام : جهان ...
افسوس که این سیاره ی آبی ، نه حیای زنانه سرش میشود نه وفای مردانه ...
فکر نان عقبا باش؛ این سیاره بیشترش آب است ...
-------------
دو چیز شما را تعریف میکند:
بردباری تان ، وقتی هیچ چیز ندارید ؛
و نحوه رفتارتان، وقتی همه چیز دارید .
-------------
ای کـــــــاش همه به جایی برسیـم که هر روز بگوئیــــــــم :
ای فردا ، هر چه می توانی کن که امروز را به تمامی زیسته ام ...
-------------
یا رب ...
فهمیده ام که ؛
به اندازه ی همه ی نگرانی هایم ، تو را نشناخته ام ...
-------------
مردی از حضرت امام صادق علیه السلام خواست که به او چیزی بیآموزد که به وسیلۀ آن خیر دنیا و آخرت را به دست آورد و مُفصّل و طولانی هم نباشد.
حضرت فرمود: دروغ مگو .
-------------
دو مشکل بزرگ در جامعه ما وجود دارد :
نخست اینکه همه من هستیم و ما را به رسمیت نمیشناسیم ،
و دوم اینکه کتاب نمیخوانیم .
-------------
وقتی انسان بدنیا می یاد دستاش پر از نیازه ، و عجیبه که هر چه جلوتر میره نیازش هم بیشتر و متنوع تر میشه ؛ ولی آیا هیچ از خودمون پرسیدیم که اینهمه نیاز و نیازمندی برای چیه ؟
خداوند بزرگ صمد و بی نیازه و با رحمان و رحیم بودنش نیاز بنده هاش رو به بالاترین قیمت خریداره ، کافیه نیازمون رو درگاهش ببریم و فقط از او بخوایم.
همتی کن و بسوی دوست دستی بلند کن...
التماس دعا
-------------
قانون کاشت و برداشت، اصل اساسی زندگی بشر است ؛
شما امروز محصولی را برداشت می کنید که در گذشته بذر آنرا کاشته اید .
-------------
بزرگواری می گفت : من بسیار به شانس و اقبال عقیده دارم ؛
و متوجه شده ام هرچه بیشتر پشتکار و تلاش کنم ،
بیشتر شانس می آورم .
-------------
اگر صادقانه و با محبتی قلبی و دلسوزانه انجام نشه ؛
اگر مودبانه و از راه درستش و از طریق اهلش انجام نشه ...
حتی اگر همه ی اینها باشه ولی با ظرافت خاص خودش انجام نشه،
درست برعکسش نتیجه میده و میشه :
نهی از معروف و امر به منکر ...
بقول بزرگی که میگفت : امر به معروف و نهی از منکر اینقدر مهم و ظریفه که گاهی دو امام دست در دست هم میدن تا وضوی پیرمردی رو اصلاح کنند ...
رفعت و عظمت مقام حضرت موسی علیه السلام بر همه آشکاره ؛ ولی آیا کسی هست که " داستان موسی و شبان " اش رو نشنیده باشه ...
-------------
مسئولیت زاده ی توانایی نیست،
زاده ی آگاهی است و زاده ی انسان بودن .
-------------
هنر انسانهای بزرگ این است که
به دشواری کار نمی اندیشند،
بلکه به عظمت آنچه خواهند یافت فکر میکنند .
-------------
میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند ...
دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند،
ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !
آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛
کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند ...
-------------
-------------
گر پرده ز رخ باز نماید مهدی (عج)
از خلق جهان دل برباید مهــــــدی(عج)
ای شیعه چنان منتظر مولی باش
گویی که همین جمعه میاید مهدی(عج)
-------------
می دانی چه موقع از روی دوچرخه می افتی؟
زمانی که رکاب زدن را فراموش کنی ،
زندگی نیز اینگونه است ...
-------------
فاصله از بهشت تا به خشت، خوردن یک سیب بود ؛
و از اینجا تا بهشت؛ نخوردن صدها سیب ...
-------------
خودبینی، دیدن خود نیست ؛
خودبینی، ندیدن دیگران است ...
-------------
خدایا مرا ببخش ،
که همواره در گرفتاری هایم ؛ دنیا را از تو خواسته ام ؛
الهی ... دستانی عطا کن که تو را برایم از تو بخواهد ...
با آرزوی استجابت دعای همه در این وقت عزیز
-------------
هیچکس قفل بدون کلید نمیسازد
بنابراین خدا مشکلات را بدون راه حل قرار نداده
پس با مشکلات خود ، با اعتماد به نفس بالا برخورد کنید . . .
-------------
شخصیت مانند درخت و شهرت مانند سایه است،
سایه چیزی است که ما فکر میکنیم ، درخت چیزی است که واقعی است . . .
-------------
پشت چراغ قرمز ایستاده بودم
ناگهان کودکی آمد و گفت:
چسب زخم میخواهید؟ پنج تا صد تومن؟
با خود گفتم اگرتمام چسب زخمهایت را هم بخرم
نه زخم های من خوب می شود و نه زخم های تو...
-------------
کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم؛
مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند؛
و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم؛
بعد می فهمیم که خیلی دیر شده ...!
-------------
وقتی با مشکلات روبرو میشویم به خدا میگوییم : خدایا چرا من؟
اما زمانی که خوشحالی به ما روی میآورد ، صحبتی از خدا نیست ...
کاش یاد بگیریم که در هر وضعیتی خدا را یاد کنیم
-------------
بزرگواری می گفت : من به پیشرفت علم پزشکی شک دارم؛
وقتی هنوز هیچ چشم پزشک و دانشمندی ؛ عینکی نساخته که نیمه پر لیوان را ببینیم
و هنوز که هنوزه والدین نیم نمره ای که نیست رو می بینند ؛ ولی 19.5 نمره ای که هست رو نمی بینند ...
بله هنوز که هنوزه ؛ من به مردمک چشمها ؛ به چشمها و به پیشرفت علم پزشکی شک دارم ...
-------------
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند ؛
مابقی یک سال را ، نود بار تکرار می کنند ...
-------------
خواندن بی اندیشه بیهوده است ؛
و اندیشه بدون خواندن خطرناک ...
-------------
گفت من شخصی را می شناسم که هرشب قبل از خواب به خدا میگوید :
خدایا ؛ تمام کسانی که در حق من ظلم کردند را حلال میکنم ؛ نکند فردای قیامت کسی به خاطر من حساب پس دهد ...
آری دوستان خدا ؛ همان هایی هستن که کار خدایی میکنند .
-------------
مرحوم آیت الله بهجت(ره) یکی عارفان بزرگ زمان بودند.
روزی به ایشان گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید .
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی : "خدا می بیند" .
-------------
سه یادآوری کوتاه:
هر شب ما به رختخواب میرویم، ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خزیزیم، با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»
ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید، زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او می خندد، چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»
ـ روزی، تمام روستایی ها تصمیم گرفتند، تا برای بارش باران دعا کنند، در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.«این یعنی ایمان»
آنها را برایتان خواستارم ...
+ احادیث غیبت +
امام صادق عليه السلام فرمود: غيبت كردن بر هر مسلمانى حرام است. غيبت كننده هميشه گنهكار است، غيبت آن است كه كسى را با آنچه پيش خدا عيب نيست ياد كنى و مذّمت كنى آنچه را كه اهل علم و دانش ستايش مى كنند.
-------------
حضرت على عليه السلام فرمود: منفورترين مخلوقات نزد خدا غيبت كننده است.
-------------
على عليه السلام فرمود: دردناكترين مردم (در قيام) غيبت كننده است.
-------------
قالَ عَلِىٌّ عليه السلام: ألغَيبَةُ قُوتُ كِلابِ النّارِ.
على عليه السلام فرمود: غيبت، خورشت سگان جهنم است
-------------
عَنِ النَّبِىِّ عليه السلام قالَ: تَركُ الغَيبَةِ أَحَبُّ إلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ مِن عَشرَةِ آلاف رَكعَةٍ تَطَوُّعاً.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: ترك غيبت از ده هزار ركعت نماز مستحبى پيش خدا محبوبتر است.
-------------
اميرالمؤمنين عليه السلام به نوف بكّالى فرمود: دروغ مى گويد كسى كه فكر مى كند حلال زاده است، درحالى كه گوشت مردم را با غيبت كردن مى خورد.
-------------
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: بهشت بر سه گروه حرام است، بر منّت گذار، غيبت كننده و دائم الخمر، (اين سه گروه از بهشت محروم هستند).
-------------
امام على عليه السلام فرمود: شنونده غيبت شريك غيبت كننده است.
------------- + -------------
بزرگترین لذت در زندگی،
انجام دادن کاری است که مردم می گویند از عهده آن بر نمی آیی ...
-------------
زندگی ، ده درصدش آن چیزی ست که برای شما اتفاق می افتد ؛
و نود درصدش نحوه پاسخ و واکنش شما نسبت به آن اتفاق ...
-------------
آدم های موفق ، همیشه به دنبال فرصت هایی برای کمک به دیگران هستند.
افراد ناموفق همیشه می پرسند : " این کار، چه سودی برای من دارد؟ "
-------------
موفقیت ؛ مجموعه ای از تلاش های کوچک روزانه است ...
-------------
امروز توانی و ندانی ؛
فردا که بدانی، نتوانی ...
-------------
همیشه که باشی، خسته می شوند؛
مردمانی که اگر نباشی، می گویند: بی معرفتی ...!
-------------
ذهن جایگاهی است که می تواند از بهشت، جهنم
و از جهنم، بهشت بسازد.
-------------
تمام محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن،
زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد؛
تو را دشمن میپندارد.
-------------
خداوندا
کاش ، به همان اندازه ای که از حرف مردم میترسیم،
از تو می ترسیدیم ...
که اگر اینگونه بود دنیای ما دنیای دیگری بود ،
و آخرت ما آخرت دیگری ...
-------------
قرض کمتر از صفر ، دارایی است و دارایی کمتر از صفر ، قرض است .
-------------
اسمش را دخترانه بنام : دنیا ...
اسمش را مردانه بنام : جهان ...
افسوس که این سیاره ی آبی ، نه حیای زنانه سرش میشود نه وفای مردانه ...
فکر نان عقبا باش؛ این سیاره بیشترش آب است ...
-------------
دو چیز شما را تعریف میکند:
بردباری تان ، وقتی هیچ چیز ندارید ؛
و نحوه رفتارتان، وقتی همه چیز دارید .
-------------
ای کـــــــاش همه به جایی برسیـم که هر روز بگوئیــــــــم :
ای فردا ، هر چه می توانی کن که امروز را به تمامی زیسته ام ...
-------------
یا رب ...
فهمیده ام که ؛
به اندازه ی همه ی نگرانی هایم ، تو را نشناخته ام ...
-------------
مردی از حضرت امام صادق علیه السلام خواست که به او چیزی بیآموزد که به وسیلۀ آن خیر دنیا و آخرت را به دست آورد و مُفصّل و طولانی هم نباشد.
حضرت فرمود: دروغ مگو .
-------------
دو مشکل بزرگ در جامعه ما وجود دارد :
نخست اینکه همه من هستیم و ما را به رسمیت نمیشناسیم ،
و دوم اینکه کتاب نمیخوانیم .
-------------
وقتی انسان بدنیا می یاد دستاش پر از نیازه ، و عجیبه که هر چه جلوتر میره نیازش هم بیشتر و متنوع تر میشه ؛ ولی آیا هیچ از خودمون پرسیدیم که اینهمه نیاز و نیازمندی برای چیه ؟
خداوند بزرگ صمد و بی نیازه و با رحمان و رحیم بودنش نیاز بنده هاش رو به بالاترین قیمت خریداره ، کافیه نیازمون رو درگاهش ببریم و فقط از او بخوایم.
همتی کن و بسوی دوست دستی بلند کن...
التماس دعا
-------------
قانون کاشت و برداشت، اصل اساسی زندگی بشر است ؛
شما امروز محصولی را برداشت می کنید که در گذشته بذر آنرا کاشته اید .
-------------
بزرگواری می گفت : من بسیار به شانس و اقبال عقیده دارم ؛
و متوجه شده ام هرچه بیشتر پشتکار و تلاش کنم ،
بیشتر شانس می آورم .
-------------
اگر صادقانه و با محبتی قلبی و دلسوزانه انجام نشه ؛
اگر مودبانه و از راه درستش و از طریق اهلش انجام نشه ...
حتی اگر همه ی اینها باشه ولی با ظرافت خاص خودش انجام نشه،
درست برعکسش نتیجه میده و میشه :
نهی از معروف و امر به منکر ...
بقول بزرگی که میگفت : امر به معروف و نهی از منکر اینقدر مهم و ظریفه که گاهی دو امام دست در دست هم میدن تا وضوی پیرمردی رو اصلاح کنند ...
رفعت و عظمت مقام حضرت موسی علیه السلام بر همه آشکاره ؛ ولی آیا کسی هست که " داستان موسی و شبان " اش رو نشنیده باشه ...
-------------
مسئولیت زاده ی توانایی نیست،
زاده ی آگاهی است و زاده ی انسان بودن .
-------------
هنر انسانهای بزرگ این است که
به دشواری کار نمی اندیشند،
بلکه به عظمت آنچه خواهند یافت فکر میکنند .
-------------
میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند ...
دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند،
ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !
آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛
کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند ...
-------------
-------------
گر پرده ز رخ باز نماید مهدی (عج)
از خلق جهان دل برباید مهــــــدی(عج)
ای شیعه چنان منتظر مولی باش
گویی که همین جمعه میاید مهدی(عج)
-------------
می دانی چه موقع از روی دوچرخه می افتی؟
زمانی که رکاب زدن را فراموش کنی ،
زندگی نیز اینگونه است ...
-------------
فاصله از بهشت تا به خشت، خوردن یک سیب بود ؛
و از اینجا تا بهشت؛ نخوردن صدها سیب ...
-------------
خودبینی، دیدن خود نیست ؛
خودبینی، ندیدن دیگران است ...
-------------
خدایا مرا ببخش ،
که همواره در گرفتاری هایم ؛ دنیا را از تو خواسته ام ؛
الهی ... دستانی عطا کن که تو را برایم از تو بخواهد ...
با آرزوی استجابت دعای همه در این وقت عزیز
-------------
هیچکس قفل بدون کلید نمیسازد
بنابراین خدا مشکلات را بدون راه حل قرار نداده
پس با مشکلات خود ، با اعتماد به نفس بالا برخورد کنید . . .
-------------
شخصیت مانند درخت و شهرت مانند سایه است،
سایه چیزی است که ما فکر میکنیم ، درخت چیزی است که واقعی است . . .
-------------
پشت چراغ قرمز ایستاده بودم
ناگهان کودکی آمد و گفت:
چسب زخم میخواهید؟ پنج تا صد تومن؟
با خود گفتم اگرتمام چسب زخمهایت را هم بخرم
نه زخم های من خوب می شود و نه زخم های تو...
-------------
کسانی هستند که از خودمان می رنجانیم؛
مثل ساعت هایی که صبح، دلسوزانه زنگ می زنند؛
و در میانِ خواب و بیداری، بر سرشان می کوبیم؛
بعد می فهمیم که خیلی دیر شده ...!
-------------
وقتی با مشکلات روبرو میشویم به خدا میگوییم : خدایا چرا من؟
اما زمانی که خوشحالی به ما روی میآورد ، صحبتی از خدا نیست ...
کاش یاد بگیریم که در هر وضعیتی خدا را یاد کنیم
-------------
بزرگواری می گفت : من به پیشرفت علم پزشکی شک دارم؛
وقتی هنوز هیچ چشم پزشک و دانشمندی ؛ عینکی نساخته که نیمه پر لیوان را ببینیم
و هنوز که هنوزه والدین نیم نمره ای که نیست رو می بینند ؛ ولی 19.5 نمره ای که هست رو نمی بینند ...
بله هنوز که هنوزه ؛ من به مردمک چشمها ؛ به چشمها و به پیشرفت علم پزشکی شک دارم ...
-------------
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند ؛
مابقی یک سال را ، نود بار تکرار می کنند ...
-------------
خواندن بی اندیشه بیهوده است ؛
و اندیشه بدون خواندن خطرناک ...
-------------
گفت من شخصی را می شناسم که هرشب قبل از خواب به خدا میگوید :
خدایا ؛ تمام کسانی که در حق من ظلم کردند را حلال میکنم ؛ نکند فردای قیامت کسی به خاطر من حساب پس دهد ...
آری دوستان خدا ؛ همان هایی هستن که کار خدایی میکنند .
-------------
مرحوم آیت الله بهجت(ره) یکی عارفان بزرگ زمان بودند.
روزی به ایشان گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید .
فرمودند:
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی : "خدا می بیند" .
-------------
سه یادآوری کوتاه:
هر شب ما به رختخواب میرویم، ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خزیزیم، با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»
ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید، زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او می خندد، چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»
ـ روزی، تمام روستایی ها تصمیم گرفتند، تا برای بارش باران دعا کنند، در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.«این یعنی ایمان»
آنها را برایتان خواستارم ...
ساعت : 3:08 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی